+ نوشته شده توسط فداییان رهبری در
و ساعت
19:10 |
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها باجور لیلاساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمارعشق یک جا باختم
کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم درحسرت یک یاربت
غیر لیلا برنیامد ازلبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به منسرمیزنی
در حریم خانه ام درمیزنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راه مباش تاشاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
تنها ره سعادت : ایمان ، جهاد ، شهادت
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: عاشق , عشق , ملاقات , مدعی , عاشق واقعی , گریه عاشق , واله, دیوانه , معشوق , دلنوازی , تن نازی,